مقاله پژوهشی
عابد محمودیان؛ سعید صادقی بروجردی؛ امیررضا عباسیان؛ فرید گنجی
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، تحلیل پاسخ هواداران به خود_ابرازی ورزشکاران حرفهای زن در شبکه اجتماعی اینستاگرام بود. 328 تعداد پست به اشتراک گذاشتهشده در طول سال 2019 در صفحه رسمی اینستاگرام دو ورزشکار حرفهای زن یعنی ماریا شاراپووا و سرنا ویلیامز تجزیهوتحلیل و طبقهبندی شدند. نمونه کمی شامل 328 پست از هر دو بازیکن و 122/716/120 لایک و 584/246/2 کامنت ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر، تحلیل پاسخ هواداران به خود_ابرازی ورزشکاران حرفهای زن در شبکه اجتماعی اینستاگرام بود. 328 تعداد پست به اشتراک گذاشتهشده در طول سال 2019 در صفحه رسمی اینستاگرام دو ورزشکار حرفهای زن یعنی ماریا شاراپووا و سرنا ویلیامز تجزیهوتحلیل و طبقهبندی شدند. نمونه کمی شامل 328 پست از هر دو بازیکن و 122/716/120 لایک و 584/246/2 کامنت بود. نتایج تجزیهوتحلیل صفحه اینستاگرام این دو ورزشکار نشان داد که سرنا ویلیامز در صفحه اینستاگرام بیشترین تمرکز خود را به ترتیب بر پستهای مربوط به نقش اجتماعی (32 درصد) اختصاص داده است و پسازآن پستهایی با محتوای تبلیغاتی (25 درصد)، عکس ورزشی (23 درصد)، عکس بدننما (11 درصد)، سلفی (4 درصد) و عکس مناظر (2 درصد). در مقابل، ماریا شاراپووا به ترتیب بر پستهایی با محتوای نقش اجتماعی (28 درصد) و عکس ورزشی (28 درصد)، عکس مناظر و محیطزیست (15 درصد)، عکس تبلیغاتی (11 درصد)، عکس سلفی (8 درصد) و عکس بدننما (2 درصد) تأکید داشته است. همچنین نتایج نشان داد که پستهایی با محتوای ورزشی، بدننما، عکس سلفی و تبلیغات به ترتیب بیشترین تعداد لایک و پستهایی با محتوای اجتماعی و مناظر و محیطزیست به ترتیب بیشترین تعداد کامنت را به خود جلب کردهاند. نتایج پژوهش حاضر، اهمیت نوع محتوای پستهای اینستاگرام زنان ورزشکار را برای طرفداران و دنبال کنندگان برجسته کرده است. همچنین بینش و دانش جدیدی از طریق درک بهتر پاسخ (لایک و کامنت) دنبال کنندگان برای ایجاد یک ارتباط و تعامل قوی، درگیری و مشارکت زیاد ارائه میدهد.
مقاله پژوهشی
سید علیقلی روشن؛ نور محمد یعقوبی؛ حفصه رئیسی شهرویی؛ احسان نامدار جویمی؛ هومن پشوتنی زاده
چکیده
هدف از انجام این پژوهش بررسی رابطه وابستگی مشتری و نوآوری سازنده با توجه به نقش تعدیلکننده فرهنگسازمانی در بین تولیدکنندگان اطلاعات ورزشی در شهر تهران است. پژوهش حاضر ازنظر هدف، از نوع کاربردی و برحسب نحوۀ گردآوری دادهها از نوع توصیفی- پیمایشی است. جامعۀ آماری این پژوهش شامل تولیدکنندگان اطلاعات ورزشی در شهر تهران است که جامعه ...
بیشتر
هدف از انجام این پژوهش بررسی رابطه وابستگی مشتری و نوآوری سازنده با توجه به نقش تعدیلکننده فرهنگسازمانی در بین تولیدکنندگان اطلاعات ورزشی در شهر تهران است. پژوهش حاضر ازنظر هدف، از نوع کاربردی و برحسب نحوۀ گردآوری دادهها از نوع توصیفی- پیمایشی است. جامعۀ آماری این پژوهش شامل تولیدکنندگان اطلاعات ورزشی در شهر تهران است که جامعه موردبررسی در این پژوهش بهطورکلی برابر با 480 تولیدکننده اطلاعات ورزشی است. روش نمونهگیری خوشهای و تصادفی ساده است. حجم نمونه بر اساس جدول مورگان و فرمول کوکران با خطای 05/0 برابر با 213 نفر است. پایایی و روایی پرسشنامههای پژوهش با توجه به محقق ساخته بودن مجدداً بازازمایی و تأییدشده است. نرمافزار مورداستفاده در این پژوهش Smart Pls است. یافتهها حاکی از این مهم است که وابستگی مشتری با نوآوری سازنده رابطه منفی دارند و همینطور افزایش جهتگیری عملکرد و افزایش رقابت موجب افزایش نوآوری سازنده میشود. از طرفی جهتگیری عملکرد قویتر، رابطه منفی وابستگی مشتری با نوآوری سازنده را قویتر میکند و رقابت قویتر، رابطه منفی وابستگی مشتری به نوآوری سازنده را کاهش میدهد.
مقاله پژوهشی
علی کریمی؛ شهاب بهرامی؛ نازنین راسخ؛ حمید قاسمی
چکیده
پژوهش حاضر باهدف تدوین الگوی پارادایمی تبلیغات از طریق رسانههای اجتماعی بهمنظور تأثیر بر تمایل مشتریان محصولات ورزشی انجام شد. روش پژوهش حاضر، کیفی و مبتنی بر نظریه داده بنیاد با رویکرد سامانمند است. جامعه آماری این پژوهش شامل 15 نفر از متخصصان مدیریت رسانههای ورزشی و بازاریابان ورزشی بود که از طریق نمونهگیری هدفمند مبتنی بر ...
بیشتر
پژوهش حاضر باهدف تدوین الگوی پارادایمی تبلیغات از طریق رسانههای اجتماعی بهمنظور تأثیر بر تمایل مشتریان محصولات ورزشی انجام شد. روش پژوهش حاضر، کیفی و مبتنی بر نظریه داده بنیاد با رویکرد سامانمند است. جامعه آماری این پژوهش شامل 15 نفر از متخصصان مدیریت رسانههای ورزشی و بازاریابان ورزشی بود که از طریق نمونهگیری هدفمند مبتنی بر رویکرد نظری انتخاب شدند. جمعآوری اطلاعات تا اشباع نظری دادهها ادامه یافت و تعداد 15 مصاحبه فردی نیمه ساختاریافته انجام گرفت. بهمنظور تجزیهوتحلیل دادهها از روش کدگذاری سه مرحلهای باز، محوری و گزینشی استراس و کوربین استفاده شد. یافتههای الگوی پارادایمی حاصله، شامل بخشهای شرایط علّی، راهبردها، شرایط مداخلهگر و زمینهای و نیز پیامد حاصل از آنها است. شرایط علّی در دو مقوله پتانسیل رسانههای اجتماعی و مشتری مداری جای گرفته است. شرایط مداخلهگر شامل مقولههای محدودیتهای درونی و بیرونی (محدودیتهای استفاده و محدودیتهای کاربردی) و شرایط زمینهای از مقولههایی ازجمله بهبود عملکرد و توسعه اثربخشی تبلیغات (عوامل فردی و عوامل محیطی) تشکیلشده است. برای تدوین یک تبلیغ مؤثر از طریق رسانههای اجتماعی، لازم است راهبردهایی چون برند سازی و اعتباربخشی، تعاملگرایی با مشتریان و توانمندسازی ظرفیتها بهمنظور جذب و حفظ مشتری و تأثیر بر تمایل مشتریان محصولات ورزشی اتخاذ شود. درنهایت پیامد اجرای فرایند تدوین الگوی پارادایمی تبلیغات از طریق رسانههای اجتماعی بهمنظور تأثیر بر تمایل مشتریان محصولات ورزشی، توسعه اجتماعی و جامعهشناختی، توسعه بازاریابی و اقتصادی و توسعه خرید در قالب مقوله توسعه و باورهای اجتماعی اقتصادی خواهد شد.
مقاله پژوهشی
بهنام عاشقی؛ رحیم رمضانی نژاد؛ سعید عبدی
چکیده
هدف پژوهش حاضر، توصیف و تحلیلمحتوای مقالات علمی ـ پژوهشی مرتبط با سیاست و ورزش میباشد. جامعه پژوهش این مطالعه شامل مقالههای سالهای (1398-1388) موجود در پایگاههای ایرانداک، سیویلیکا، مرکز منطقهای اطلاعرسانی علوم و فناوری، زدنی، مگایران، مجلاتنور، پورتالجامع علومانسانی، پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی و پایگاه ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، توصیف و تحلیلمحتوای مقالات علمی ـ پژوهشی مرتبط با سیاست و ورزش میباشد. جامعه پژوهش این مطالعه شامل مقالههای سالهای (1398-1388) موجود در پایگاههای ایرانداک، سیویلیکا، مرکز منطقهای اطلاعرسانی علوم و فناوری، زدنی، مگایران، مجلاتنور، پورتالجامع علومانسانی، پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی و پایگاه استنادی علوم جهاناسلام بود که با جستجوی کلمات کلیدی سیاست و ورزش، دیپلماسیورزشی، ورزشسیاسی، سیاسیون در ورزش و سیاستمداران ورزشی تعداد 28 مقاله از طریق تحلیل محتوا مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که این پژوهشها را میتوان از نظر تعداد به ترتیب اولویت در چهار موضوع ورود سیاسیون در ورزش، سیاستگذاری، دیپلماسیورزشی و سیاست و اقتصاد در ورزش دستهبندی کرد. ضمنا از بین دانشگاههای کشور دانشگاه تهران بیشتر به حوزه سیاست و ورزش پرداختهاست و همچنین در استناددهی بیشتر از مقالات فارسی استفاده شدهاست. در سال 1396 نیز تحقیقات این حوزه رشد چشمگیری داشته است. بنابراین، با توجه به اهمیت فوقالعاده ارتباط ورزش با سیاست پیشنهاد میشود که تحقیقات این حوزه با همکاریهای بین رشتهای و به ویژه استفاده از مستندات سازمانهای ورزشی و تجارب مدیران ادامه یابد.
مقاله پژوهشی
مرجان بحرینی؛ حسین عبدالملکی؛ پریوش نوربخش
چکیده
هدف پژوهش حاضر مدلسازی نقش صحه گذاری در وفاداری به برند ورزشکاران تیراندازی با میانجیگری تبلیغات دهان به دهان الکترونیکی بود. تحقیق حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش تحلیل داده ها توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری تحقیق را کلیه ورزشکاران رشته تیراندازی که در رقابت های باشگاهی سال 1398 در لیگ های برتر آقایان و بانوان حضور داشتند، ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر مدلسازی نقش صحه گذاری در وفاداری به برند ورزشکاران تیراندازی با میانجیگری تبلیغات دهان به دهان الکترونیکی بود. تحقیق حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش تحلیل داده ها توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری تحقیق را کلیه ورزشکاران رشته تیراندازی که در رقابت های باشگاهی سال 1398 در لیگ های برتر آقایان و بانوان حضور داشتند، بود. حجم نمونه تحقیق با توجه به اهداف و با استفاده نرم افزار آماری PASS در سطح خطای 05/0، 150 نفر بود. ابزار جمع آوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه تبلیغات دهان به دهان الکترونیکی بامبوئر (2011)، پرسشنامه صحه گذاری محمودی و همکاران (1397)، پرسشنامه وفاداری به برند موسوی و همکاران (1392) بود. نتایج تحقیق نشان داد که صحه گذاری هم به صورت مستقیم هم از طریق نقش میانجی تبلیغات دهان به دهان الکترونیکی بر وفاداری به برند ورزشکاران نقش دارد. همچنین تبلیغات دهان به دهان الکترونیکی نیز بر وفاداری به برند ورزشکاران نقش دارد. بنابراین می توان ابراز داشت، امروزه تبلیغات اثربخش، ابزاری مهم برای کسب مزیت رقابتی برای سازمانهای ورزشی محسوب میشوند که از طریق صحهگذاری ورزشکاران مشهور بر محصولات یا خدمات میتوانند تصمیم افراد برای خرید کالا را تحت تأثیر قرار دهند.
مقاله پژوهشی
بهروز زینتی؛ حمید فروغی پور؛ مجید سلیمانی
چکیده
مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر مسئولیت اجتماعی بر رفتار تماشاگران لیگ برتر فوتبال کشور با میانجیگری هویت فردی از طریق نقش رسانههای جمعی بود. نوع پژوهش، توصیفی- همبستگی و از نظر هدف، کاربردی بـوده کـه به صورت میدانی اجرا شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی تماشاگران لیگ برتر فوتبال کشور در سال 98-97 تشکیل میداد که از بین آنها ...
بیشتر
مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر مسئولیت اجتماعی بر رفتار تماشاگران لیگ برتر فوتبال کشور با میانجیگری هویت فردی از طریق نقش رسانههای جمعی بود. نوع پژوهش، توصیفی- همبستگی و از نظر هدف، کاربردی بـوده کـه به صورت میدانی اجرا شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی تماشاگران لیگ برتر فوتبال کشور در سال 98-97 تشکیل میداد که از بین آنها تعداد 460 نفر به صورت تصادفی در دسترس انتخاب گردید. ابزار اندازهگیری پژوهش پرسشنامههای استاندارد هویت تیمی (وان دیک و همکاران ،2008)، رفتار تماشاگران ساخته یو 2010، پرسشنامه هویت فردی و پرسشنامه پژوهشگر ساخته جهت استفاده از رسانههای جمعی این رویدادها بود که اعتبار آنها در یک مطالعه مقدماتی با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ بیشتر از 7/0 به دست آمد. از دو روش توصیفی و استنباطی برای تجزیه و تحلیل دادهها استفاده گردید. در بخش آمار استنباطی از روش مدل معادلات ساختاری با استفاده از رویکرد حداقل مربعات جزئی استفاده شد. نتایج نشان داد که هویت فردی از طریق نقش رسانه های جمعی بر مسئولیت پذیری اجتماعی و رفتار تماشاگران لیگ برتر فوتبال کشور تأثیر مثبت و معنی داری دارد. همچنین باتوجه به قابلیت و ظرفیت رسانههای جمعی در برجستهسازی اطلاعات و پیامها و بخصوص نمایش این مسابقات ورزشی ، با میانجیگری هویت فردی میتوانند شدت این تأثیر را بیشتر نمایند.
مقاله پژوهشی
فرناز فروتن؛ اسماعیل شریفیان؛ کوروش قهرمان تبریزی؛ محسن منوچهری نژاد
چکیده
پژوهش حاضر با هدف ارائة مدل توانمندسازی منابع انسانی بر مبنای فناوری اطلاعات و ارتباطات در ادارات کل ورزش و جوانان کشور طراحی و اجرا گردید. پژوهش حاضر از نوع پژوهشهای آمیخته بود که به صورت کیفی-کمی اجرا گردید. جامعة آماری در بخش کیفی شامل خبرگان آگاه به موضوع پژوهش بود. جامعة آماری پژوهش حاضر در بخش کمی شامل کلیة کارکنان بخش فناوری ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف ارائة مدل توانمندسازی منابع انسانی بر مبنای فناوری اطلاعات و ارتباطات در ادارات کل ورزش و جوانان کشور طراحی و اجرا گردید. پژوهش حاضر از نوع پژوهشهای آمیخته بود که به صورت کیفی-کمی اجرا گردید. جامعة آماری در بخش کیفی شامل خبرگان آگاه به موضوع پژوهش بود. جامعة آماری پژوهش حاضر در بخش کمی شامل کلیة کارکنان بخش فناوری اطلاعات، کارکنان ارشد، مدیران و معاونان ادارات کل ورزش و جوانان کشور بودند که تعداد آنان حدود 640 نفر بود. بر اساس جدول حجم نمونة مورگان، تعداد 242 نفر به عنوان نمونه مشخص گردیدند. ابزار پژوهش حاضر شامل مصاحبة نیمه ساختاریافته و پرسشنامة محقق ساخته بود. به منظور تحلیل یافتههای پژوهش حاضر از کدگذاری باز، محوری و انتخابی و همچنین استفاده از روش معادلات ساختاری با استفاده از نرمافزارهای پیالاس استفاده گردید. نتایج حاصل از مدل اندازهگیری حاکی از تأثیر غیرمعنادار زیرساخت فناوری بر توانمندسازی بود. نتایج پژوهش همچنین نشان داد که محیط فناورانه بر توانمندسازی تأثیرمعناداری ندارد. نتایج حاصل از مدل اندازهگیری حاکی از تأثیر غیر معنادار در نظامهای اطلاعاتی بر توانمندسازی بود. نتایج حاصل از مدل اندازهگیری حاکی از تأثیر غیر معنادار فناوری اطلاعات و ارتباطات بر توانمندسازی بود.
مقاله پژوهشی
رضا هاشمی ماد؛ جواد ادبی فیروزجاه؛ رضا صابونچی؛ حسین علی محمدی
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، شناسایی عوامل مؤثر بر مهارت روابط عمومی مدیران تربیت بدنی دانشگاه آزاد اسلامی بود که با استفاده از نظر خبرگان از طریق روش دلفی فازی و تایید آن بر اساس نظر مدیران تربیت بدنی دانشگاه آزاد اسلامی صورت گرفت. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی است که برای دستیابی به اهداف مورد نظر در دو مرحله مستقل و متوالی انجام گرفت. ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر، شناسایی عوامل مؤثر بر مهارت روابط عمومی مدیران تربیت بدنی دانشگاه آزاد اسلامی بود که با استفاده از نظر خبرگان از طریق روش دلفی فازی و تایید آن بر اساس نظر مدیران تربیت بدنی دانشگاه آزاد اسلامی صورت گرفت. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی است که برای دستیابی به اهداف مورد نظر در دو مرحله مستقل و متوالی انجام گرفت. در مرحله اول با توجه به نظر 20 تن از خبرگان مدیریت ورزشی و روابط عمومی و استفاده از روش دلفی فازی دو مرحلهای شاخصهای پژوهش شناسایی شدند. مولفه های شناسایی شده و اعداد فازی آنها عبارت بودند از : روابط رسانه ای ( 92/0)، رویدادها (90/0 )و امور فرهنگی (81/0)، روابط اجتماعی (79/0)، حمایت مالی (91/0)، امور پژوهشی (74/0) و امور مشاوره (79/0). در مرحله دوم این شاخصها در قالب پرسشنامه 5 گزینهای لیکرت در اختیار 95 نفر از مدیران تربیت بدنی دانشگاهها قرار گرفت. روش نمونه گیری در این تحقیق از نوع در دسترس بود و پرسشنامههای مرحله دوم با استفاده از نرم افزارهای SPSS.v22 و AMOS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحلیل عامل تاییدی در مرحله دوم تحقیق نشان داد که 7 مؤلفه روابط عمومی مدیران: روابط رسانهای، روابط اجتماعی، حمایت مالی، رویدادها و امور فرهنگی، روابط درون و برون سازمانی، امور پژوهشی و امور مشاوره از لحاظ نظری و عملی به عنوان مؤلفههای روابط عمومی مدیران تربیت بدنی دانشگاه آزاد اسلامی مورد تأیید هستند. نتایج این تحقیق بر اساس عوامل 7 گانه موثر بر روابط عمومی پیشنهاد میکند که در ارزیابی روابط عمومی مدیران تربیت بدنی باید شاخصهای متعدد و چند جانبهای را مورد توجه قرار داد و از یک رویکرد جامع برای این منظور استفاده کرد.