علی کریمی؛ شهاب بهرامی؛ نازنین راسخ؛ حمید قاسمی
چکیده
پژوهش حاضر باهدف تدوین الگوی پارادایمی تبلیغات از طریق رسانههای اجتماعی بهمنظور تأثیر بر تمایل مشتریان محصولات ورزشی انجام شد. روش پژوهش حاضر، کیفی و مبتنی بر نظریه داده بنیاد با رویکرد سامانمند است. جامعه آماری این پژوهش شامل 15 نفر از متخصصان مدیریت رسانههای ورزشی و بازاریابان ورزشی بود که از طریق نمونهگیری هدفمند مبتنی بر ...
بیشتر
پژوهش حاضر باهدف تدوین الگوی پارادایمی تبلیغات از طریق رسانههای اجتماعی بهمنظور تأثیر بر تمایل مشتریان محصولات ورزشی انجام شد. روش پژوهش حاضر، کیفی و مبتنی بر نظریه داده بنیاد با رویکرد سامانمند است. جامعه آماری این پژوهش شامل 15 نفر از متخصصان مدیریت رسانههای ورزشی و بازاریابان ورزشی بود که از طریق نمونهگیری هدفمند مبتنی بر رویکرد نظری انتخاب شدند. جمعآوری اطلاعات تا اشباع نظری دادهها ادامه یافت و تعداد 15 مصاحبه فردی نیمه ساختاریافته انجام گرفت. بهمنظور تجزیهوتحلیل دادهها از روش کدگذاری سه مرحلهای باز، محوری و گزینشی استراس و کوربین استفاده شد. یافتههای الگوی پارادایمی حاصله، شامل بخشهای شرایط علّی، راهبردها، شرایط مداخلهگر و زمینهای و نیز پیامد حاصل از آنها است. شرایط علّی در دو مقوله پتانسیل رسانههای اجتماعی و مشتری مداری جای گرفته است. شرایط مداخلهگر شامل مقولههای محدودیتهای درونی و بیرونی (محدودیتهای استفاده و محدودیتهای کاربردی) و شرایط زمینهای از مقولههایی ازجمله بهبود عملکرد و توسعه اثربخشی تبلیغات (عوامل فردی و عوامل محیطی) تشکیلشده است. برای تدوین یک تبلیغ مؤثر از طریق رسانههای اجتماعی، لازم است راهبردهایی چون برند سازی و اعتباربخشی، تعاملگرایی با مشتریان و توانمندسازی ظرفیتها بهمنظور جذب و حفظ مشتری و تأثیر بر تمایل مشتریان محصولات ورزشی اتخاذ شود. درنهایت پیامد اجرای فرایند تدوین الگوی پارادایمی تبلیغات از طریق رسانههای اجتماعی بهمنظور تأثیر بر تمایل مشتریان محصولات ورزشی، توسعه اجتماعی و جامعهشناختی، توسعه بازاریابی و اقتصادی و توسعه خرید در قالب مقوله توسعه و باورهای اجتماعی اقتصادی خواهد شد.