رسانه های ورزشی
بهاره رحمانیان کوشککی؛ مرضیه خلیفه سلطانی؛ سعید جعفری
چکیده
هدف از تحقیق حاضر، ارائه مدل مدیریت رسانههای ورزشی با رویکرد توسعه دیپلماسی ورزشی بود. روش تحقیق از نوع کیفی، شیوه دادهبنیاد و رویکرد تحلیل سیستماتیک میباشد. جامعه آماری شامل مدیران سازمانهای ورزشی، اصحاب رسانه ورزشی و اساتید دانشگاه بودند و نمونهگیری به صورت گلولهبرفی صورت گرفت. جهت جمعآوری اطلاعات از مصاحبه نیمهساختاریافته ...
بیشتر
هدف از تحقیق حاضر، ارائه مدل مدیریت رسانههای ورزشی با رویکرد توسعه دیپلماسی ورزشی بود. روش تحقیق از نوع کیفی، شیوه دادهبنیاد و رویکرد تحلیل سیستماتیک میباشد. جامعه آماری شامل مدیران سازمانهای ورزشی، اصحاب رسانه ورزشی و اساتید دانشگاه بودند و نمونهگیری به صورت گلولهبرفی صورت گرفت. جهت جمعآوری اطلاعات از مصاحبه نیمهساختاریافته استفاده گردید، که محقق با انجام 17 مصاحبه به اشباع نظری رسید. روائی سؤالات مصاحبه مرحله به مرحله توسط خبرگان تأئید قرار گرفت و پایایی سؤالات از طریق پایایی باز آزمون 94 درصد بدست آمد. با تجزیه و تحلیل دادهها توسط نرم افزار مکسکیودیای، 465 کد اولیه، 51 مقوله فرعی و 13 مقوله اصلی بدست آمد و طی سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی، مدل تحقیق طراحی گردید. مقولهها بر اساس الگوی پرادایمی اشتراوس و کوربین در محورهای عوامل علی، زمینهای، مداخلهگر، راهبردها و پیامدها قرار گرفتند. نتایج نشان داد، دیدگاه راهبردی و تعاملگرایی، موجب رشد اقتصادی، رشد فرهنگی و شهرت بینالمللی و در نهایت جهانیسازی و دستیابی به قدرت نرم خواهد شد. بنابراین مسئولین باید با ایجاد برنامه ساختارمند و هدفمند، جهت مدیریت رسانههای ورزشی بکوشند.
سینا فلاحتی؛ مینا حکاک زاده؛ محمد پوررنجبر
چکیده
هدف این پژوهش طراحی مدل نقش رسانهها در نهادینهسازی فعالیت ورزشی در اوقات فراغت ایران با رویکرد مدلسازی ساختاری تفسیری بود. پژوهش حاضر از نوع کیفی است. در ابتدا با استفاده از تحلیل مضمون، مضامین پایه، سازماندهنده و فراگیر شناسایی و در ادامه، مدل ساختاری تفسیری، ترسیم گردید. جامعه پژوهش حاضر در دو بخش تحلیل مضمون و ساختاری تفسیری ...
بیشتر
هدف این پژوهش طراحی مدل نقش رسانهها در نهادینهسازی فعالیت ورزشی در اوقات فراغت ایران با رویکرد مدلسازی ساختاری تفسیری بود. پژوهش حاضر از نوع کیفی است. در ابتدا با استفاده از تحلیل مضمون، مضامین پایه، سازماندهنده و فراگیر شناسایی و در ادامه، مدل ساختاری تفسیری، ترسیم گردید. جامعه پژوهش حاضر در دو بخش تحلیل مضمون و ساختاری تفسیری شامل اساتید مدیریت ورزشی و رسانه ورزشی که پژوهشهایی در زمینه اوقات فراغت ورزشی و رسانه به چاپ رسانده باشند (حداقل دو پژوهش) و همچنین مدیران و تهیهکنندگان رسانههای ورزشی (شبکه ورزش، رادیو ورزش و روزنامههای ورزشی) که در زمینه اوقات فراغت برنامههایی تولید و تدوین نموده بودند. ابزار اندازهگیری در بخش تحلیل مضمون، مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش مدل ساختاری تفسیری، پرسشنامه بود. از دو روش تحلیل مضمون (نرمافزار مکس کیودیای) و مدلسازی ساختاری تفسیری (ISM) (نرمافزار اکسل) برای تجزیهوتحلیل دادهها استفادهشدهاست. 5 مضمون سازماندهنده و 28 مضمون پایه برای نقش رسانهها در نهادینهسازی فعالیت ورزشی در اوقات فراغت ایران شناساییشده است. نتایج نشان داد که مضامین «فرهنگسازی» و «اجتماعی» وابستگی زیادی به سایر مضامین دارند و به بیان دقیـقتـر در دسـته متغیرهـای وابسـته قـرار میگیرند. مضامین «اطلاعرسانی» و «آموزشی» نیز بهعنوان متغیرهای مسـتقل، نقـش هـدایتکننـدگی حـداکثری و وابسـتگی ضعیفی دارند؛ و مضمون انگیزاننده نیز بهعنوان متغیری با حداقل وابستگی و نفوذ در دسته عوامل خودمختار قرار دارند. براساس یافتههای پژوهش پیشنهاد میشود تا در تعریف و ارتقای نقش رسانهها در توسعه مشارکت ورزشی، به محور قرار دادن برنامههای آموزشی ورزش در رسانهها و رسانههای آموزشی ورزش تأکید شود.
رسانه های ورزشی
محمد جواد رستم زاده؛ وحید ساعت چیان؛ محمد حسین قربانی؛ احمد محمودی
چکیده
تحقیق حاضر به دنبال سنجش جنبههای حقوقی سواد رسانهای مربیان، مدیران و ورزشکاران میباشد. این تحقیق از نظر هدف از نوع تحقیقات کاربردی و از نظر استراتژی پژوهشی از نوع تحقیقات پیمایشی با رویکرد مدل معادلات ساختاری بود که به صورت میدانی اجرا گردید. جامعه آماری تحقیق شامل در این پژوهش، کلیه مربیان، مدیران و ورزشکاران در سطح شهر مشهد ...
بیشتر
تحقیق حاضر به دنبال سنجش جنبههای حقوقی سواد رسانهای مربیان، مدیران و ورزشکاران میباشد. این تحقیق از نظر هدف از نوع تحقیقات کاربردی و از نظر استراتژی پژوهشی از نوع تحقیقات پیمایشی با رویکرد مدل معادلات ساختاری بود که به صورت میدانی اجرا گردید. جامعه آماری تحقیق شامل در این پژوهش، کلیه مربیان، مدیران و ورزشکاران در سطح شهر مشهد بود که بر اساس برآورد اولیه تعداد 700 نفر محاسبه شد. در این تحقیق از روش نمونه گیری طبقه ای متناسب استفاده شد؛ لذا برای هر گروه مربیان، مدیران و ورزشکاران 70 نفر در نظر گرفته شد (210 N=). در تجزیه و تحلیل دادهها از آمار توصیفی برای طبقهبندی دادهها و در آزمون سوالات پژوهش از مدلهای تحلیل عاملی تأییدی و اکتشافی در نرمافزار لیزرل و اسپیاساس استفاده شد. در تجزیه توصیفی دادهها نتایج در قالب جداول فراوانی و درصدها استاندارد ارائه گردید و از روشهای آماری استنباطی آزمون بارتلت و کیسر- مییر و معادلات ساختاری کلیه فعالیتهای آماری انجام گردید. یافتههای پژوهش نشان داد که جنبههای حقوقی سواد رسانهای مربیان، مدیران و ورزشکاران شامل ابعاد مبتنی بر هدف، مبتنی بر محتوا، مبتنی بر مواد آموزشی، مبتنی بر جنبههای مدنی، مبتنی بر ارزشیابی، مبتنی بر زمان، مبتنی بر مکان و مبتنی بر صحت و درستی میباشد.. همچنین نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که مدل جنبههای حقوقی سواد رسانهای از برازش کافی برخوردار است.
فریبا مالکی؛ مسلم مبارکی؛ احسان نامدار جویمی؛ لیلا تمسکی هرسینی
چکیده
هدف از این پژوهش، مطالعهی نقش فرهنگسازمانی در رابطهی بین رهبری تحولآفرین و رفتار شهروندی سازمانی بود. پژوهش ازلحاظ گردآوری دادهها، همبستگی و ازنظر هدف کاربردی است. جامعه آماری پژوهش، کارکنان رسانههای ورزشی در شهر زاهدان به تعداد 70 نفر بود که سرشماری شدند. ابزارهای گردآوری دادهها شامل سه پرسشنامه رهبری تحولآفرین برنارد ...
بیشتر
هدف از این پژوهش، مطالعهی نقش فرهنگسازمانی در رابطهی بین رهبری تحولآفرین و رفتار شهروندی سازمانی بود. پژوهش ازلحاظ گردآوری دادهها، همبستگی و ازنظر هدف کاربردی است. جامعه آماری پژوهش، کارکنان رسانههای ورزشی در شهر زاهدان به تعداد 70 نفر بود که سرشماری شدند. ابزارهای گردآوری دادهها شامل سه پرسشنامه رهبری تحولآفرین برنارد و بس (1985)، رفتار شهروندی سازمانی اورگان و همکارانش (1997) و پرسشنامه فرهنگسازمانی کاتلر (2000) بود. برای بومیسازی پرسشنامههای پژوهش،مجدداً روایی همگرا و واگرا و پایایی ترکیبی و آلفایکرونباخ آنها مـورد تأییـد قـرار گرفـت. برازش مدل اندازهگیری، ساختاری و مدل کلّی، با روش حداقل مربعات جزئی و نرمافزار PLS احراز شد. ضرایب F2 و Q2 و R2 و GOF در دامنه قابلقبول قرار داشتند. نتایج آزمون نشان داد ضرایب معناداری T-value و z-value (آزمون سوبل) خارج از دامنه قدر مطلق 27/3 قرار دارد. با اطمینان 0.99 درصد، روابط مستقیم و غیرمستقیم بین متغیرها معنادار است. نتایج حاکی از آن است که رهبری تحولآفرین با رفتار شهروندی سازمانی رابطه معنادار و قابلقبول دارد. رهبری تحولآفرین بافرهنگ سازمانی رابطه بسیار قوی و مثبت دارد. همینطور فرهنگسازمانی موجب بروز رفتارهای شهروند سازمانی در سازمان میشود و این دو متغیر باهم رابطه مثبت و سازنده دارند. درنهایت فرهنگسازمانی در رابطه رهبری تحولآفرین با رفتار شهروند سازمانی نقش میانجی ایفا میکند.