گلناز رضایی؛ اسفندیار خسروی زاده؛ مجید majid
چکیده
هدف از این پژوهش مدلسازی عوامل موثر بر جریانسازی رسانهای در ورزش با رویکرد نظریه داده بنیادبود. روش پژوهش حاضر کیفی و از نوع اکتشافی بود. جامعه آماری شامل متخصصین رسانه دارای سابقه تدریس دانشگاهی یا فعالان حوزه ورزش و رسانه، متخصصین ترویج ورزش در رسانه و آشنا با آن، صاحب نظران و صاحب منصبان ورزش، برنامه سازان ورزشی، سیاست گذاران ...
بیشتر
هدف از این پژوهش مدلسازی عوامل موثر بر جریانسازی رسانهای در ورزش با رویکرد نظریه داده بنیادبود. روش پژوهش حاضر کیفی و از نوع اکتشافی بود. جامعه آماری شامل متخصصین رسانه دارای سابقه تدریس دانشگاهی یا فعالان حوزه ورزش و رسانه، متخصصین ترویج ورزش در رسانه و آشنا با آن، صاحب نظران و صاحب منصبان ورزش، برنامه سازان ورزشی، سیاست گذاران و مشاوران ورزشی سازمان صدا و سیما بودند. رشته تحصیلی و داشتن تألیفات علمی مرتبط با موضوع، دارا بودن سمتهای مدیریتی و تجارب اجرایی در حوزه رسانههای ورزشی از جمله شاخصهای انتخاب لیست اولیه صاحبنظران بود. روش نمونهگیری به صورت نمونهگیری غیر احتمالی، با انتخاب هدفمند و با حداکثر تنوع یا ناهمگونی بود. اندازه نمونه در این پژوهش برابر با 16 نفر بود. ابزار اندازهگیری مصاحبه باز بود و بر مبنای سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی تحلیل شد. بر مبنای تحلیل دادهها 86 مفهوم اولیه (کدهای باز)، 19 کد محوری و 5 کد گزینشی عوامل علی (عوامل مدیریتی، سازماندهی جریان سازی، عوامل انسانی)، عوامل زمینهای (زیر ساختهای علمی، بسترهای لازم در جریان سازی، امکانات و تجهیزات فنی)، عوامل مداخله گر (عوامل فرهنگی، عوامل درون سازمانی، عوامل محیطی)، عوامل راهبردی (تخصص گرایی، عوامل آموزشی موثر، جنبههای خبر، تعیین اولویتهای مهم در جریان سازی ورزشی، و پیامدها (نهادینه کردن ورزش، بیان خبر کامل در جریان سازی حوزه ورزش، بررسی خبر مورد نظر در حوزه ورزش، توسعه و تحریک آگاهی نسبت به خبر در حوزه ورزش، توانمندسازی در مصرف رسانه در حوزه جریان سازی ورزشی) شناسایی شد.
سروش فرهادی فر؛ نازنین راسخ؛ حمید قاسمی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تحلیل وضعیت رساله های دکتری حوزه مدیریت ورزشی با تأکید بر رویکرد حل مسأله وارائه الگو انجام شده است. در این پژوهش با بهره گیری از برگه های کدگذاری به تجزیه و تحلیل محتوای 100 رساله حوزه مدیریت ورزشی پرداخته شد. به منظور استخراج الگوی پارادایمی مناسب جهت کاربردی بودن رساله های دکتری به مصاحبه با خبرگان علمی در این حوزه ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف تحلیل وضعیت رساله های دکتری حوزه مدیریت ورزشی با تأکید بر رویکرد حل مسأله وارائه الگو انجام شده است. در این پژوهش با بهره گیری از برگه های کدگذاری به تجزیه و تحلیل محتوای 100 رساله حوزه مدیریت ورزشی پرداخته شد. به منظور استخراج الگوی پارادایمی مناسب جهت کاربردی بودن رساله های دکتری به مصاحبه با خبرگان علمی در این حوزه مبادرت شد. بر این اساس دیدگاه 15 نفر از خبرگان حائز شرایط در این پژوهش استفاده شده است و با استفاده از نرم افزار Maxqda به تجزیه وتحلیل مصاحبه ها پرداخته شد. برای تحلیل داده های بهدست آمده از سه نوع کدگذاری استفاده شد که عبارتند از: کدگذاری باز، محوری و انتخابی. در کدگذاری باز، داده های حاصل از مصاحبه ها به دقت مورد مطالعه، بررسی و تحلیل قرار می گیرند. کدگذاری محوری مرحله دوم تجزیه و تحلیل دادهها در نظریهپردازی زمینهای است. برای کدگذری محوری در این پژوهش از الگوی پارادایمی استراوس و کوربین استفاده شده است. اجزای الگوی پارادایمی برای کدگذاری محوری عبارت بودند: از مقوله محوری، شرایط علی، زمینه یا بستر حاکم، شرایط مداخلهگر، راهبردها و پیامدها.برای بررسی همزمان، روابط همبستگی از مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شد نتایج برآورد معادلات ساختاری نشان داد که شرایط علی بر مقوله اصلی تاثیر مثبت و معناداری دارد. مقوله اصلی بر راهبردها تاثیر مثبت و معناداری دارد. راهبردها بر پیامدها تاثیر مثبت و معناداری دارد. شرایط مداخلهگر بر پیامدها تاثیر مثبت و معناداری دارد و در نهایت شرایط بستر بر پیامدها تاثیر مثبت و معناداری دارد.
حمیدرضا میرصفیان؛ معصومه کلاته سیفری؛ سحر اکبرنژاد دهمیانی؛ فاطمه کاتبی جهرمی
چکیده
حضور تماشاگران در استادیومهای فوتبال موجب زنده بودن ورزش شده است و بدون حضور تماشاگران فوتبال جذابیت و مهیج بودن خود را از دست میدهد. در ایران زنان حق حضور در استادیومهای فوتبال را ندارند. از طرفی رسانههای اجتماعی در یافتههای جدید و شکلگیری تحولات و اطلاع رسانی نقش پررنگی دارند. از این رو هدف از پژوهش حاضر ارائه مدلی از نقش ...
بیشتر
حضور تماشاگران در استادیومهای فوتبال موجب زنده بودن ورزش شده است و بدون حضور تماشاگران فوتبال جذابیت و مهیج بودن خود را از دست میدهد. در ایران زنان حق حضور در استادیومهای فوتبال را ندارند. از طرفی رسانههای اجتماعی در یافتههای جدید و شکلگیری تحولات و اطلاع رسانی نقش پررنگی دارند. از این رو هدف از پژوهش حاضر ارائه مدلی از نقش رسانههای اجتماعی بر حضور بانوان تماشاگر در استادیومهای فوتبال بود. این پژوهش ازنظر هدف، توسعهای و ازنظر راهبرد، اکتشافی است که بهصورت کیفی بر اساس نظریه داده بنیاد اجرا شد. جامعه پژوهش، اساتید و نخبگان در زمینه مدیریت ورزشی و فعالان رسانه بودند که بهصورت هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند و با مصاحبههای نیمه ساختاریافته دادهها گردآوری شدند. نتایج نشان داد مدل به دست آمده از سه بخش تشکیل شده است. در سطح اول مدل، مؤلفههای عوامل پیشبرنده و در سطح دوم، مؤلفههای عوامل مرتبط با فرآیندها و همچنین در سطح سوم، پیامدهای اولیه و ثانویه هستند. با حمایت دولت و استفاده از نتایج حاصل از پژوهش حاضر، مدیران و مسئولین بخش فوتبال ایران میتوانند با فراهم سازی امکان حضور بانوان تماشاگر در استادیومهای فوتبال ایران به توسعه بازاریابی فوتبال و اقتصاد فوتبال کشور کمک شایانی کنند.