سروش فرهادی فر؛ نازنین راسخ؛ حمید قاسمی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تحلیل وضعیت رساله های دکتری حوزه مدیریت ورزشی با تأکید بر رویکرد حل مسأله وارائه الگو انجام شده است. در این پژوهش با بهره گیری از برگه های کدگذاری به تجزیه و تحلیل محتوای 100 رساله حوزه مدیریت ورزشی پرداخته شد. به منظور استخراج الگوی پارادایمی مناسب جهت کاربردی بودن رساله های دکتری به مصاحبه با خبرگان علمی در این حوزه ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف تحلیل وضعیت رساله های دکتری حوزه مدیریت ورزشی با تأکید بر رویکرد حل مسأله وارائه الگو انجام شده است. در این پژوهش با بهره گیری از برگه های کدگذاری به تجزیه و تحلیل محتوای 100 رساله حوزه مدیریت ورزشی پرداخته شد. به منظور استخراج الگوی پارادایمی مناسب جهت کاربردی بودن رساله های دکتری به مصاحبه با خبرگان علمی در این حوزه مبادرت شد. بر این اساس دیدگاه 15 نفر از خبرگان حائز شرایط در این پژوهش استفاده شده است و با استفاده از نرم افزار Maxqda به تجزیه وتحلیل مصاحبه ها پرداخته شد. برای تحلیل داده های بهدست آمده از سه نوع کدگذاری استفاده شد که عبارتند از: کدگذاری باز، محوری و انتخابی. در کدگذاری باز، داده های حاصل از مصاحبه ها به دقت مورد مطالعه، بررسی و تحلیل قرار می گیرند. کدگذاری محوری مرحله دوم تجزیه و تحلیل دادهها در نظریهپردازی زمینهای است. برای کدگذری محوری در این پژوهش از الگوی پارادایمی استراوس و کوربین استفاده شده است. اجزای الگوی پارادایمی برای کدگذاری محوری عبارت بودند: از مقوله محوری، شرایط علی، زمینه یا بستر حاکم، شرایط مداخلهگر، راهبردها و پیامدها.برای بررسی همزمان، روابط همبستگی از مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شد نتایج برآورد معادلات ساختاری نشان داد که شرایط علی بر مقوله اصلی تاثیر مثبت و معناداری دارد. مقوله اصلی بر راهبردها تاثیر مثبت و معناداری دارد. راهبردها بر پیامدها تاثیر مثبت و معناداری دارد. شرایط مداخلهگر بر پیامدها تاثیر مثبت و معناداری دارد و در نهایت شرایط بستر بر پیامدها تاثیر مثبت و معناداری دارد.
طوبی بیگ محمدی؛ بهنام عاشقی؛ مهرعلی همتی نژاد طولی؛ سمر عطا جافر
چکیده
هدف از پژوهش حاضر توضیف و بررسی و تحلیل محتوای مقالات مرتبط با مدیریت ورزش زنان در نشریات علمی بوده و جامعه پژوهش مطالعه شامل مقالههای موجود در پایگاههای داده (سیویلیکا، مرکز منطقهای اطلاعرسانی علوم و فناوری، زدنی، مگایران، مجلات نور، پورتال جامع علوم انسانی، پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی و پایگاه استنادی علوم جهان ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر توضیف و بررسی و تحلیل محتوای مقالات مرتبط با مدیریت ورزش زنان در نشریات علمی بوده و جامعه پژوهش مطالعه شامل مقالههای موجود در پایگاههای داده (سیویلیکا، مرکز منطقهای اطلاعرسانی علوم و فناوری، زدنی، مگایران، مجلات نور، پورتال جامع علوم انسانی، پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی و پایگاه استنادی علوم جهان اسلام) و همچنین نشریههای مدیریت ورزشی کشور با جستجوی کلمات کلیدی: ورزش زنان ورزش بانوان و ورزش دختران در پایگاههای نامبرده به تعداد 129 مقاله که از طریق تحلیل محتوا مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که این پژوهشها را میتوان در 8 گرایش طبقهبندی کرد که مهمترین آنها موضوع: 1- روانشناسی، اجتماعی و نگاه ایدئولوژی 2- مدیریت مالی و بازاریابی 3- مدیریت و رهبری میباشد. از بین دانشگاههای کشور پس از مجموع دانشگاههای آزاد، داتشگاه تهران، مجموع دانشگاههای پیامنور و دانشگاه گیلان بیشتر به این حوزه پرداخته و بیشترین مقالات این حوزه در نشریه مدیریت ورزشی دانشگاه تهران به چاپ رسیده است همچنین بیشتر در استناددهی در این حوزه از مقالات فارسی استفاده شده و از روش تحقیق کمی در بیش از 57 درصد پژوهشها استفاده شد همچنین تولید علم در سالهای اخیر با استقبال بیشتری همراه بوده-است؛ بنابراین با توجه به اهمیت ورزش زنان در شاخصهای توسعه ورزش پیشنهاد میشود که تحقیقات در این حوزه با استفاده از همکاریهای بین رشتهای گسترش یابد.
مهرعلی همتی نژاد طولی؛ بهنام عاشقی
چکیده
کاربرد مدیریت ورزشی در حوزه های مختلف ورزش در حال افزایش است. افزون براین، سازمانهای غیرانتفاعی در زمینۀ ورزش به دنبال به کارگیری افراد متخصص در حوزۀ مدیریت ورزشی هستند؛ ازاینرو، هر کتابی بخواهد تلاش خودرا به تخصصی کردن مدیریت ورزشی معطوف کند، درخور نقد و بررسی است. پژوهش حاضر با هدف نقد کتاب مبانی مدیریت ورزشی انجام شد که از روش ...
بیشتر
کاربرد مدیریت ورزشی در حوزه های مختلف ورزش در حال افزایش است. افزون براین، سازمانهای غیرانتفاعی در زمینۀ ورزش به دنبال به کارگیری افراد متخصص در حوزۀ مدیریت ورزشی هستند؛ ازاینرو، هر کتابی بخواهد تلاش خودرا به تخصصی کردن مدیریت ورزشی معطوف کند، درخور نقد و بررسی است. پژوهش حاضر با هدف نقد کتاب مبانی مدیریت ورزشی انجام شد که از روش نقد کتاب مؤسسۀ خانه کتاب و کاوشگری فلسفی انتقادی همزمان استفاده شد. کتاب یادشده تألیف حمید قاسمی، سارا کشکر و نازنین راسخ است که در سال 1397 در انتشارات علم و حرکت در نوبت اول چاپ شد. ابزار نقد این اثر چک لیست نقد کتاب شورای بررسی متون و کتب علوم انسانی است و از تحلیل محتوای کیفی و بازخوانی های چندبارۀ اثر به منظور بررسی اشکالات استفاده شده است. براساس یافته ها، قوت های کتاب از نظر محتوایی، شیوایی کلام و کاربردی بودن مطالب، جدیدبودن مثال های ذکرشده و به کارگیری جداولبرای فهم بهتر خواننده است. همچنین قوتهای کتاب از نظر ساختاری، حروف نگاری و کیفیت چاپ آن است. مهمترین ضعفهای کتاب از نظر محتوایی، وجود اشکالات و ابهام در استناددهی و منبع نویسی و از نظر ساختاری وجود اشتباهات لغوی و ارجاع ندادن لغات لاتین در پانوشت است.. همچنین طرح ضعیف و تکراری روی جلد و کیفیت پایین صحافی کتاب از دیگر اشکالات این اثر است. امید است با نقد کتاب مبانی مدیریت ورزشی و بررسی قوتها و ضعفهای آن به بهبود چاپ مجدد اثر بعد از برطرف کردن اشکالات و کتابهای چاپ شدۀ بعدی در این زمینه یاری رسانیم.
هما سلوکی؛ سید عبدالحمید احمدی؛ رضا شجیع؛ حبیب هنری
دوره 4، شماره 4 ، شهریور 1396، ، صفحه 43-51
چکیده
هدف از این پژوهش مقایسه ی میزان مصرف رسانهای و سواد رسانهای بین دانشجویان کارشناسی ارشد مدیریت رسانههای ورزشی، مدیریت رسانه و مدیریت ورزشی است. روش تحقیق این پژوهش علی- مقایسهای است. بهمنظور جمعآوری دادهها از پرسشنامه سواد رسانهای رجبی (2013) با آلفای کرونباخ 73/0 و از پرسشنامه مصرفرسانهای حسنی (2010) با آلفای کرونباخ ...
بیشتر
هدف از این پژوهش مقایسه ی میزان مصرف رسانهای و سواد رسانهای بین دانشجویان کارشناسی ارشد مدیریت رسانههای ورزشی، مدیریت رسانه و مدیریت ورزشی است. روش تحقیق این پژوهش علی- مقایسهای است. بهمنظور جمعآوری دادهها از پرسشنامه سواد رسانهای رجبی (2013) با آلفای کرونباخ 73/0 و از پرسشنامه مصرفرسانهای حسنی (2010) با آلفای کرونباخ 80/0 استفاده شد. یافتهها نشان داد تفاوت معناداری بین میزان سواد رسانهای، مصرفرسانهای و سواد بصری در بین دانشجویان کارشناسی ارشد مدیریت رسانههای ورزشی، مدیریت رسانه و مدیریت ورزشی وجود ندارد و همه ی آنها تنها با اندکی تفاوت، از میزان متوسط و قابل قبولی از سواد رسانهای، مصرف رسانهای و سواد بصری برخوردار هستند. میتوان از یافتههای پژوهش استنباط کرد که عملکرد سیستم آموزشی در ارتقای سطح سواد رسانهای دانشجویان ضعیف بوده و به دلیل عدم وجود آموزشهای کاربردی نتوانسته بین سطح سواد رسانهای دانشجویان رسانه با دیگران تفاوتی ایجاد کند. البته اینکه تمامی آزمودنیها از میزان قابلقبول و متوسطی از سواد رسانهای و سواد بصری بهرهمند هستند، خوب است; اما میتوان در جهت ارتقای سواد رسانهای آنها به درجات بالاتر نیز کوشید.